به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه پیام ما، برخی میگویند اگر روند تخریب جنگلها و مراتع را متوقف یا کند کنیم، به تبع آن آسیب به جامعۀ انسانی و عرصههای طبیعی را نیز کاهش میدهیم. کارشناسانی هم هستند که بر ضرورت آبخیزداری در این زمینه تأکید میکنند. «هادی قاسمیکهریزه»، رئیس کمیتۀ فنی معاونت آبخیزداری سازمان منابعطبیعی کشور، یکی از این کارشناسان است که از مزایای آبخیزداری میگوید، آن را با سدسازی مقایسه میکند و آثار دیگر آن را تشریح میکند. او معتقد است که اجرای عملیات آبخیزداری، با منافعی که برای منابع آب روستاها دارد، میتواند موجب مهاجرت معکوس به روستاها شود.
آیا میتوان بارشهای سیلآسا و خشکسالیها در ایران را تحتتأثیر پدیدۀ تغییراقلیم دانست؟ و برای کاهش تبعات آن چه باید کرد؟
پدیدۀ تغییراقلیم، سراسر دنیا را تحتتأثیر قرار داده و این تأثیرات در منطقۀ خاورمیانه و بهویژه ایران بیش از سایر مناطق مشهود است. نمود این تأثیرات را در بارشهای سیلآسا و یا خشکسالیهای ممتد و فوق بحرانی که بارها سازمان هواشناسی کشور دربارۀ وقوع آنها هشدار داده است، میبینیم. کاهش آسیبهای انسانی، اقتصادی و محیط زیستی نیازمند مدیریت جدی آب و خاک متناسب با تغییراقلیم و همچنین رویآوردن به شیوههای جدید است که بهترین آنها در شرایط فعلی انجام عملیات آبخیزداری بهشمار میآید. آبخیزداری به مجموعه عملیاتی گفته میشود که منجر به حفظ آب و خاک و افزایش پوشش گیاهی و جلوگیری از فرسایش و رسوبگذاری میشود و شامل اقدامات مکانیکی، بیولوژیکی و بیومکانیکی است.
چرا آبخیزداری نسبت به سایر گزینهها اولویت دارد؟
مدت زمان اجرای عملیات آبخیزداری حداکثر در یک بازۀ زمانی نهماهه اتفاق میافتد. یعنی عملیات مکانیکی حداکثر در یکسال مالی، عملیات بیولوژیکی حداکثر در دو ماه بارش ابتدایی و عملیات بیومکانیکی حداکثر در یک بازۀ سهماهه انجام میگیرد و اثرگذاری آنها در یک دورۀ زمانی بارش سیلابی به وضوح نمایان میشود (عملیات مکانیکی همان سازههای بتونی، سنگ ملات، خشکه چین و … هستند که در مسیلها یا گذرگاههای سیل احداث میشوند.
عملیات بیولوژیکی شامل کپهکاری، کاشت نهال و بذرپارشی است و عملیات بیومکانیکی شامل بانکتبندی، تراسبندی و ترازبندی در حاشیۀ دامنههای کوه در ترازهای یکسان است). نمونۀ بارز آن، انجام عملیات آبخیزداری شهری در شهر ارومیه است که مدتهای مدیدی با کوچکترین بارش باعث خسارات مالی زیادی به مناطق انعام و صدرا و سیر میشد.
پس از انجام عملیات آبخیزداری کوچکترین تهدیدی در آنجا وجود ندارد. انجام عملیات آبخیزداری در بالادست شهرستان فیروزکوه استان تهران نیز یکی دیگر از این نمونههاست.نگهداری خاک بهمراتب مهمتر از نگهداری آب است؛ خاک بستر تولید است و هرساله با فرسایش و رسوبگذاری ناشی از بارشهای ناگهانی ثروت عظیم ملی به هدر میرود و خسارات زیادی به کشاورزی و طبیعتاً به تولید میزند.
اگر بپذیریم که آبخیزداری میتواند راهحلی برای جلوگیری از وقوع سیل در برخی مناطق باشد، در شرایطی که کشور با چالشهای مالی مختلف دست به گریبان است، چطور میتوان هزینههای آن را تأمین کرد؟
بهطور متوسط انجام عملیات آبخیزداری شامل هر سه نوع عملیات برای هر هکتار طبق معمول سال ۱۴۰۰ حدود ۷۵۰ میلیون ریال بود که این رقم در مقایسه با انجام عملیات دیگر برای حفاظت از آب و خاک که رقم بسیار بالاتری است، بسیار کمتر است. علاوهبرآن، اگر در نظر بگیریم که استحصال آبهای زیرزمینی حاصل از انجام عملیات که در مناطق کوهستانی ۵۰۰ مترمکعب برای هر هکتار و برای مناطق دشت هزار مترمکعب است و آن را با میانگین هزینۀ استحصال آب شربی که نهادهای متولی دیگری در اختیار مردم قرار میدهند مقایسه کنیم، میبینیم که این مورد هم بسیار کمهزینه است.
در کنار آن انجام عملیات آبخیزداری نیاز به نگهداری سازهای ندارد و لازم نیست هیچ هزینهای بابت نگهداری پرداخته شود. درصورتیکه سازههای دیگر «نگهداشتِ آب» نیازمند هزینههای هنگفت هستند؛ بهطوریکه بیش از حداقل ۱۰ برابر هزینۀ ساخت سازه مستلزم هزینۀ نگهداری آن است و درصورت عدم نگهداری با کوچکترین تخریب باعث خسارات هنگفتی به زمینها و تأسیسات پاییندست میشود.
در این زمینه مقایسۀ شما میان سدسازی و آبخیزداری است؟
بله و در عمل شاهدیم آبخیزداری مزایای بیشتری هم در اغلب مناطق دارد. بهعنوان مثال باتوجهبه تغییراقلیم، میزان تبخیر و تعرق بهشدت افزایش یافته و در برخی مناطق حتی ۱۰ برابر شده است و این شرایط مستلزم مدیریت جدیدی برای حفاظت از آب است. با انجام عملیات مکانیکی آبخیزداری نهتنها هیچ آبی پشت سازهها بهمدت طولانی جمع نمیشود، بلکه با افزایش نفوذپذیری آب در درون خاک، سطح «ایستابی» آبهای زیرزمینی افزایش مییابد و از بحران فرونشست جلوگیری میشود.
درصورتیکه احداث سازههای بزرگ برای تأمین آب شرب با مشکل جدی تبخیر روبهرو میشوند و عملاً باتوجهبه شرایط اقلیمی فعلی، کاری غیرعلمی است.یکی از تهدیدهای اصلی کاهش عمر مفید سد، رسوبات بالادست سد است. بنابراین، برای افزایش طول عمر مفید سد، عملیات آبخیزداری (کاهش فرسایش و رسوبگذاری) انکارناپذیر و یکی از اصلیترین شرایط برای احداث سد در مکانیابیهای انجامشده است.
در شرایطی که تخریب و فرسایش خاک باعث سیل میشود، آیا آبخیزداری میتواند به احیای عرصهها کمک کند؟
باتوجهبه تغییراقلیم و بارشهای ناگهانی با شدت بارش زیاد و بهدنبال آن، سیلابهای ویرانکننده، تنها راه مقابله با این امر در شرایط کنونی، افزایش نفوذپذیری آب درون خاک است. برای تحقق این امر چارهای جز افزایش پوشش گیاهی وجود ندارد که انجام عملیات بیولوژیکی آبخیزداری (کودپاشی و بذرپاشی و کپهکاری و کاشت نهال در آبراههها و…) دقیقاً هدف افزایش نفوذپذیری را دنبال میکنند.
تحقیقات نشان داده است با افزایش متوسط ۲۰ درصدی تاج پوشش مرتعی، نفوذپذیری تا ۵ برابر، بسته به شرایط و مکان مختلف افزایش پیدا میکند که در راستای آن، علاوه بر جلوگیری از سیلابیشدن بارشهای ناگهانی، حتی میتوان اکوتوریسم طبیعی نیز ایجاد کرد که فصل نوینی از گردشگری طبیعی است.
با این شیوه از مدیریت آب میتوان به جذب گردشگر اقدام کرد که نمود عینی آن «پارک آبخیز گردو» در استان مرکزی است. علاوهبرآن، نگهداری خاک بهمراتب مهمتر از نگهداری آب است؛ چون خاک بستر تولید است و هرساله با فرسایش و رسوبگذاری ناشی از بارشهای ناگهانی ثروت عظیم ملی به هدر میرود و خسارات زیادی به کشاورزی و بهتبع آن، به تولید میزند. پس متناسب با شرایط آبوهوایی کشورمان، باید بهدنبال حفظ و نگهداشت خاک باشیم.
آبخیزداری دقیقاً این اهداف را دنبال میکند. با انجام عملیات آبخیزداری براساس تحقیقات بهعملآمده بهطور متوسط میتوان در هر هکتار تا پنج تن از فرسایش و سه تن از رسوبگذاری جلوگیری کرد. نکتۀ حائز اهمیت دیگر این است که سدهایی که با هزینههای بالایی ساخته میشوند، دارای یک عمر مفید هستند؛ بهطوری که هر چه از عمر آنها کمتر مانده باشد، هزینههای تحمیلی ناشی از آنها نیز بیشتر میشود. یکی از تهدیدهای اصلی کاهش عمر مفید سد، رسوبات بالادست رودخانه است. بنابراین، برای افزایش طول عمر مفید سد، عملیات آبخیزداری (کاهش فرسایش و رسوبگذاری) انکارناپذیر و یکی از اصلیترین شرایط برای احداث سد در مکانیابیهای انجامشده است.
بنابراین، به گفتۀ شما آبخیزداری باید در کنار سدسازی انجام شود تا بتوانیم عمر سدها را افزایش دهیم؟ یا اینکه آبخیزداری مستقل از سدسازی است؟
از نظر هزینۀ بسیار بالای سدسازی، در طراحی و اجرا باید حداکثر عمر مفید آنها پیشبینی شود. بنابراین، باید عواملی که باعث کاهش عمر مفید سدها میشوند را شناسایی کنیم و آنها را به حداقل برسانیم. اصلیترین عامل، فرسایش و رسوبگذاری در بالادست سدها است. انجام عملیات آبخیزداری در سه عملکرد مکانیکی و بیولوژیکی و بیومکانیکی سبب تثبیت پوشش گیاهی و بهدنبال آن افزایش نفوذپذیری خاک و همچنین کاهش فرسایش و رسوبگذاری میشود.
بنابراین، میتوان نتیجه گرفت قبل از انجام هرگونه عملیات سدسازی، باید عملیات آبخیزداری در حوضههای آبریز در بالادست سد انجام شود. باتوجهبه شرایط اقلیمی حاکم بر کشورمان و نیز هزینهکرد زیاد برای احداث سدها، برآیند مالی فایده به هزینه نیازمند دقت و تأمل بیشتری است. باید توجه شود که در شرایط فعلی، بهترین روش مدیریت آب و خاک و بهدنبال آن تأمین آب شرب و کاهش بلایا و حوادث غیرمترقبه طبیعی و اقلیمی، انجام عملیات آبخیزداری است.
یکی از تبعات سدها مهاجرت از روستا به شهر است، آیا در آبخیزداری این روند معکوس میشود؟
در شرایط حاضر بهدلیل کمبود یا فقدان آب در مناطق روستایی و بهدنبال آن، ازبینرفتن زیرساختهای لازم برای دامداری و کشاورزی، روستاییان مجبور به کوچ به شهرها یا روستاهای دیگر شدهاند. این مهاجرت عمدتاً حاشیهنشینی و معضلات اجتماعی زیادی به بار آورده است. انجام عملیات آبخیزداری باعث افزایش سطح ایستابی مطمئن میشود و بهدنبال آن امکانات ابتدایی برای زندگی را فراهم میآورد.
درنتیجه، آن رونق کشاورزی و دامداری را در روستاهایی که عملیات آبخیزداری انجام شده است، شاهد هستیم. براساس تحقیقات بهعملآمده در جامعۀ مهندسی آمریکا، انجام اقدامات آبخیزداری در هر هکتار بسته به جمعیت پراکندۀ خانوار، موجب مهاجرت معکوس حدود ۶۰ الی ۱۰۰ نفر به روستاها شده است.
باتوجهبه تمام مواردی که دربارۀ مزایای آبخیزداری گفتید، در برنامۀ هفتم توسعه این مقوله چه جایگاهی دارد؟
سه عنصر آب و خاک و هوا از عناصر ضروری و حیاتی برای زیست موجودات هستند که آبخیزداری در شرایط فعلی هر سه عنصر را مدیریت میکند و درصورت انجام عملیات آبخیزداری، به زیست مطلوب میرسد. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که یکی از اساسیترین مقولههای زیستمحیطی برای ایران عزیز و به نظرم حتی یکی از امنیتیترین مقوله برای جلوگیری از هرگونه نزاعهای احتمالی حتی روستا به روستا، انجام عملیات آبخیزداری و اهمیت دادن به آن است.
چراکه در صورت وجود آب سالم و خاک سالم و بهدنبال آن، هوای سالم، میتوانیم به پیشرفت و توسعۀ همهجانبه فکر کنیم و بدون در نظر گرفتن این عامل مهم قطعاً در بسیاری از موارد دچار خسارتهای جبرانناپذیر میشویم. در اینجا از تمامی دستاندرکاران و دلسوزان و تصمیمگیران خواهش میکنم که این امر مهم در برنامۀ هفتم توسعه فراموش نشود. زیرا درصورت فراموشی عواقب پشیمانکنندۀ حوادث غیرمترقبۀ طبیعی و هدررفت خاکهای حاصلخیز و فرونشست زمین و بهدنبال آن، نابودی امنیت غذایی و حتی جانی در پی دارد.
نظر شما